داریوش آشوری در کتاب «ایرانشناسی چیست» در مورد اخوان ثالث آورده است:
«و تنها پناه او باده است، زیرا موسایی نیست که قبسی برافروزد» ص 73.
جناب آشوری، قَبَس را برنمیافروزند، بلکه قبس، خود، برافروخته است. قبس در لغت به معنای آتشی است که از جای دیگر برمیگیرند یا به عبارت دیگر همانطور که بهاءالدین خرمشاهی در قرآن تقریباً به درستی ترجمه کردهاند «اخگر» است. از این ماده ما «اقتباس» را داریم. در مفردات راغب در مورد قبس آمده است: «المتناول من الشعله». دو جا در قرآن کلمهی قبس آمده است یکی در سورهی طه آیهی 10:
{چنین بود که آتشی دید و به خانوادهاش گفت بایستید که من آتشی
دیدهام، باشد که اخگری از آن برای شما بیاورم (اتیکم منها بقبس)...}
و دیگری سورهی نمل آیهی 7:
{موسی به خانوادهاش گفت من آتشی میبینم... یا شعلهی اخگری برایتان میآورم (اتیکم بشهابٍ قبس)}.
حافظ میگوید:
ز آتش وادی ایمن نه منم خرّم و بس
موسی آنجا به امیدِ قبسی میآید
اینها را مبسوطترگفتم زیرا برای کفار یک آیه کافی نیست. برخی گمان میکنند که واژهای را اگر لغتنامهای یا یکی از مشاهیر استفاده کرد، فصلالخطاب است و جز آن نیست. مثلاً سهتا که در لغتنامهی دهخدا سهتار دانسته شده که احتمال بسیار زیاد اشتباه است و منظور از سهتا، بربط سهرشتهای اولیه است.